شرح دعای مکارم الاخلاق( 163)
بسم الله الرحمن الرحیم
و علما فى استعمال، و ورعا فى اجمال.
حضرت زینالعابدین علیهالسلام در این دو جمله از دعاى شریف «مکارمالاخلاق»، دو درخواست از پیشگاه بارى تعالى مىنماید: اول، بار الها! به من علمى روزى کن که در عمل به کار بندم. دوم، بار الها! مرا از ورع و کف نفسى معتدل برخوردار نما.
به خواست خداوند توانا، این دو جمله از دعا موضوع بحث و سخنرانى امروز است. اسلام دین علم و دانش است، اسلام دین تعقل و تفکر است، اسلام ناشر فرهنگ انسانسازى و هادى مردم به راه تعالى و تکامل است، اسلام مىخواهد پیروانش دانا و بینا بار آیند و حداقل از معلومات ابتدایى و قدرت خواندن و نوشتن برخوردار باشند. پیشواى اسلام (ص) بین مردم بىسواد عصر جاهلیت مبعوث به نبوت گردید، مردمى که از کتاب و درس و از خواندن و نوشتن بهرهاى نداشتند و جز از افتخارات احمقانه و تعصبات جاهلانه سخن نمىگفتند. در چنین محیط عقب افتاده و منحطى، اولین آیاتى که از طرف بارى تعالى به نبى اکرم (ص) وحى شد، حاوى مطلب علم و قلم و هادى مردم به خواندن و نوشتن بود:
اقرء و ربک الاکرم. الذى علم بالقلم. علم الانسان ما لم یعلم.
بخوان به نام خداوند کریمتر از هر کریم. خداوندى که با قلم تعلیم داد. و به آدمى آموخت آن را که نمىدانست.
رسول اکرم (ص) براى آنکه از طفولیت، کودکان مسلمین را به راه تحصیل علم سوق دهد و آنان را به درس خواندن مانوس سازد، به پدران فرمود: از حقوقى که فرزندانتان به شما دارند این است که به آنان کتابت را بیاموزید.
عن النبى صلى الله علیه و آله قال: من حق الولد على والده ثلاثه یحسن اسمه و یعلمه الکتابه و یزوجه اذا بلغ.
رسول اکرم (ص) فرمود: سه چیز از جمله حقوقى است که فرزند به پدر دارد: اول، براى او اسم نیکو انتخاب نماید. دوم، کتابت را به وى بیاموزد. سوم، موقعى که بالغ شد، وسایل ازدواجش را فراهم آورد.
به شرحى که در کتب تاریخ آمده، مسلمانان در جنگ بدر بر مشرکین پیروز شدند و جمعى از آنان را به اسارت گرفتند و با خود به مدینه آوردند. بنابراین شد که هر اسیرى مبلغى را فدیه بدهد و آزاد شود و چون اسیران از نظر تمکن مالى متفاوت بودند، مقرر گردید که هر اسیرى به قدر استطاعت خویش فدیه بپردازد. حداقل فدیه، هزار درهم بود و حداکثرش از چهار هزار درهم تجاوز نمىکرد. براى آنکه بدانیم خواندن و نوشتن اطفال مسلمین در نظر پیمبر گرامى اسلام (ص) تا چه حد ارزنده و مهم بود، به این جمله که عین عبارت ناسخالتواریخ است، توجه نمایید: «آنگاه پیغمبر (ص) با اصحاب فرمود: اسیران را
نیکو بدارید و نیکویى کنید و از مساکین فدیه نخواهید و آن مسکینان که صنعت کتابت دانستند، حکم رفت که هر یک ده تن از کودکان انصار را خط بیاموزند و آزاد باشند.» آیا چنین امرى در دنیا سابقه دارد که لشکر غالب از لشکر مغلوب، یاد دادن خواندن و نوشتن را به عنوان غرامت جنگ بپذیرد و اسیران دشمن را آزاد نماید؟ علم براى بشر کمال واقعى و برترى حقیقى است، علم با جوهر ذات عالم آمیخته و در همهى احوال با او هست، اطلاعات و معلومات بشر در چهارده قرن قبل محدود بود و از اسرار نهفتهى جهان آفرینش آگاهى نداشت. اولیاى گرامى اسلام در همان زمان کلمهى علم را دربارهى دانستههاى محدود آن روز به کار برده و فواید و آثارشان را ذکر نمودهاند.
عن على علیهالسلام قال: العلوم اربعه: الفقه للادیان، و الطب للابدان، و النحو لللسان و النجوم لمعرفه الازمان.
على (ع) فرمود: علوم چهار رشته است: علم فقه براى شناخت مقررات دینى، علم طب براى بدنها، علم نحو براى زبان و درست سخن گفتن، و علم نجوم براى شناخت زمانها.
نه تنها در روایات، کلمهى علم براى دانستنىهایى که نفع عمومى دارد استعمال شده، بلکه در مورد امور خصوصى نیز که نفع جامعه را در برندارد به کار رفته است. در حدیث آمده که رسول اکرم صلى الله علیه و آله وارد مسجد شد، دید جمعى گرد شخصى مىگردند. فرمود: این چه صحنه است؟ گفتند: مردى است علامه که گردش جمع شدهاند. پرسید: معلومات او چیست؟ پاسخ دادند عالم به انساب عرب و وقایع ایام جاهلیت است.
فقال: ذاک علم لا یضر من جهله و لا ینفع من علمه.
فرمود: این عملى است که اگر کسى نداند، ضرر نمىبرد و اگر کسى بداند، منتفع نمىشود.
در جهان کنونى، بشر بر اثر مطالعات گستردهى خود در کتاب تکوین به پارهاى از زوایاى تاریک طبیعت راه یافته و به اسرار نهفتهاى واقف شده است. کاوشها و تحقیقات عالمانهى دانشمندان سطح معلومات انسانهاى امروز را بالا برده و همچنان به راه خود ادامه مىدهند. دیروز علم طب را یک رشته مىدانستند و هر بیمارى ناچار بود براى معالجهى خود به طبیب عمومى محل مراجعه کند و اغلب نتیجه نمىگرفتند. امروز علم طب به صورت رشتههاى متعددى درآمده و دانشگاههاى بزرگ جهان در هر رشته افراد متخصصى را با معلومات و اطلاعات مربوط به آن رشته تربیت مىکنند و به وسیلهى آنان نیازهاى جامعه را برآورده مىسازند. تمام رشتههاى تخصصى طب و همچنین علوم مربوط به سایر رشتهها از قبیل فیزیک و شیمى، دانشهایى هستند ارزشمند و مورد نیاز بشر و همهى علوم طبیعى از نظر اسلام مورد تکریم و احترام است. رسول اکرم (ص) و ائمهى معصومین علیهمالسلام راجع به علوم اسلامى دو مطلب را ضمن روایات فرمودهاند که دربارهى هیچ علمى چنین سخنى نگفتهاند. اول وجوب فراگرفتن علم بر هر مرد و زن مسلمان. دوم لزوم عمل نمودن به علم براى نیل به سعادت و مصون ماندن از هلاک و تباهى.
عن النبى صلى الله علیه و آله قال: طلب العلم فریضه على کل مسلم.
رسول اکرم (ص) فرمود: طلب علم بر تمام مسلمانان واجب است.
و عنه صلى الله علیه و آله: طلب العلم فریضه على کل مسلم و مسلمه.
از پى گرفتن علم رفتن، بر هر مرد و زن مسلمان واجب است. گرچه در حدیث اول از «مسلمه» نام برده نشده، ولى کلمهى «مسلم» بتنهایى زن و مرد را شامل مىشود.
قال رسولالله صلى الله علیه و آله: العلماء رجلان: رجل عالم آخذ بعلمه فهذا ناج، و عالم تارک لعلمه فهذا هالک.
افراد عالم دو گروهاند: گروه اول به علم خود عمل مىکنند و نجات مىیابند، و گروه دوم به علم خویش عمل نمىکنند و هلاک مىشوند.
دربارهى قسمت اول، على (ع) ضمن یک عبارت کوتاه بیان نموده کدام علم است که فراگرفتنش بر همهى مردان و زنان مسلمان واجب عینى است و کدام علم است که وجوب ندارد.
عن سلیم بن قیس الهلالى قال سمعت علیا علیهالسلام یقول: العلم علمان، علم لا یسع الناس الا النظر فیه و هو صبغه الاسلام و علم یسع الناس ترک النظر فیه و هو قدره الله عز و جل.
سلیم بن قیس هلالى مىگوید: از على (ع) شنیدم که فرمود: علم دو قسم است، یکى علمى که مردم مسلمان نمىتوانند از فراگرفتنش سر باز زنند و باید حتما تمام مرد و زن مسلمان آن را بیاموزند و آن علمى است که به مردم رنگ مسلمانى مىبخشد، و آن
دیگر علمى است که بر تمام مردم آموختنش واجب نیست و آن مطالعه در کتاب تکوین و پى بردن به آثار قدرت رب قیوم است.
علوم مربوط به عقاید و اخلاق و احکام که به آدمى رنگ مسلمانى مىدهد و تمام مردان و زنان مسلمان باید آنها را فراگیرند متعدد است، براى اجتناب از تطویل کلام فقط به ذکر یک مثال از واجب و یک مثال از حرام اکتفا مىشود. نماز عبادتى است که از اول تکلیف تا پایان عمر بر تمام مردان و زنان مسلمان در سفر و حضر و در سلامت و مرض، واجب عینى است و باید آن را بجا آورند و براى اداى این فریضهى دینى لازم است وضو و غسل، حمد و سوره، اذ کار واجب، عدد رکعات، تعداد رکوعها و سجدهها، و سایر اجزاى آن را یاد بگیرند و عملا به کار بندند. کسى که نماز را نمىداند، رنگ مسلمانى ندارد. غیبت در آیین اسلام یکى از گناهان کبیره است، مردان و زنانى که مىخواهند در جامعه، رنگ مسلمانى داشته باشند، باید معناى غیبت را بدانند، به احکام و مقررات آن واقف گردند تا بتوانند خویشتن را از پلیدى آن گناه مصون و محفوظ دارند. خلاصه، علمى که یاد گرفتنش بر تمام مردان و زنان مسلمان واجب است و رسول اکرم (ص) دربارهاش فرموده:
طلب العلم فریضه على کل مسلم و مسلمه.
یاد گرفتن اجزا و احکام واجبات و محرماتى است که آیین اسلام بر عهدهى تمام مردان و زنان مسلمان گذارده است. بجا آوردن واجبات و ترک محرمات براى مکلف زمانى ممکن است که از پى یاد گرفتن آنها برود و به جزئیات و خصوصیاتشان واقف گردد، آنگاه امر الهى را اطاعت نماید و دستور خدا را نفیا و اثباتا به کار بندد. با توضیحى که به عرض رسید، مطلب اول، یعنى وجوب تحصیل علم بر
هر مرد و زن مسلمان که در روایات آمده، روشن شد. اما مطلب دوم، یعنى لزوم عمل نمودن به عمل نیز مورد کمال توجه اولیاى دین است و در این باره روایات زیادى رسیده است.
عن على علیهالسلام قال: ایها الناس اعلموا ان کمال الدین طلب العلم و العمل به.
على (ع) مردم را مخاطب ساخت و فرمود: بدانید کمال دین در طلب علم و عمل نمودن بر طبق آن است.
خطب امیرالمومنین على المنبر فقال: ایها الناس اعملوا اذا علمتم لعلکم تهتدون. ان العالم العامل بغیره کاالجاهل الحائر الذى لا یستفیق عن جهله.
امیرالمومنین (ع) در منبر خطبه خواند و ضمن بیان خود فرمود: وقتى چیزى را دانستید، طبق آن عمل کنید شاید هدایت شوید. بىگمان عالمى که به غیر علم خود عمل مىکند، همانند جاهل حیرانى است که هرگز از جهل خود رهایى نمىیابد.
عن مسعده بن زیاد قال: سمعت جعفر بن محمد علیهماالسلام و قد سئل عن قوله تعالى: «فلله الحجه البالغه»، فقال: اذا کان یوم القیامه قال الله تعالى للعبد اکنت عالما؟ فان قال نعم قال له افلا عملت بما علمت؟ و ان قال کنت جاهلا قال له افلا تعلمت؟ فیخصمه، فتلک الحجه البالغه لله عز و جل على خلقه.
مسعده بن زیاد مىگوید: از امام صادق (ع) دربارهى حجت بالغهى الهى که در قرآن شریف آمده، سئوال شد. شنیدم در جواب فرمود: خداوند روز قیامت به بنده خطاب مىکند: آیا عالم بودى؟ اگر بگوید:
بلى، به وى مىگوید: پس چرا طبق علمت عمل ننمودى؟ اگر بگوید: جاهل بودم، به او مىگوید: چرا نرفتى یاد بگیرى تا عمل کنى و این حجت بالغهى خداوند است بر آفریدههاى خود.
عمل نمودن بر طبق علم از جملهى مسائل مهم دینى و مورد کمال توجه اولیاى گرامى اسلام است. امام زینالعابدین (ع) در جملهى اول دعاى مورد بحث امروز، درخواستى اینچنین به پیشگاه بارى تعالى عرض مىکند:
و علما فى استعمال.
بار الها! به من علمى روزى کن که در عمل به کار بندم.
یکى از علل پیشرفت رسول اکرم (ص) در تبلیغ رسالت الهى آن بود که هر چه را مىگفت و به مردم دستور مىداد، خود به آن عمل مىنمود و همین امر نفوذ و تاثیر کلام آن حضرت را پیوسته در قلوب مردم افزایش مىداد. ائمهى معصومین علیهمالسلام نیز همانند جد بزرگوارشان رسول معظم اسلام (ص) بودند، آنچه را که مىدانستند خود به کار مىبستند و به مردم نیز یاد مىدادند و توصیهى عمل مىنمودند. در این باره شواهد زیادى در کتب اخبار است و در اینجا فقط به ذکر یک جمله از کلام مولى الموحدین امیرالمومنین (ع) اکتفا مىشود:
ایها الناس! انى و الله ما احثکم على طاعه الا و اسبقکم الیها و لا انهاکم عن معصیه الا و اتناهى قبلکم عنها.
اى مردم! قسم به خداوند، من شما را به هیچ طاعتى ترغیب ننمودم مگر آنکه خود در عمل به آن بر شما سبقت گرفتم، و شما را از هیچ معصیتى نهى ننمودم مگر آنکه خود پیش از شما از آن کار اجتناب کردم.